صفحات

۱۳۸۹ مهر ۲۹, پنجشنبه

تفکرات اجتماعی

انسان از بدو خلقت یعنی از زمان حضرت آدم ،بی بی حوا وفرزندانش به نحوی زندگی اجتماعی داشته واین خصیصه انسانی درتمام اعصار تحت هرشرائطی مصداق عینی دارد. اجتماعی بودن انسانها در سیر تاریخی آن متناسب است با ایجاد میتود ها ومیکانیزم های تامین معیشت وخلاقیت های بشری ازگذشته های بسیاردوریعنی از کمون اولیه تا عصر حجر ،نظام های برده داری وبوجود آمدن مالکیت خصوصی ناشی از ترویج کشاورزی تا پیچیدگی های فزاینده وگوناگونی سازمانهاواجتماعات پیچیده امروزی. این بدان معنی است که اجتماعی بون فرد امری است جبری والزامی واین جبر را میتوان جبر ارتباط وکنش نامید . بنا برآن ضرورت است که اربتاط های الزامی وکنش های اجتناب نا پذیر انسانی در زندگی جمعی مورد غور وبررسی قرار گیرد.و دراین خصوص از نظریات واندیشه های که پیرامون زندگی اجتماعی انسانها آرائه شده است مدد میجوییم .
تفکرات اجتماعی جهت حل مسایل زندگی اجتماعی انسانها بوجود آمده است که دراین مسیر در مقاطع مختلف زمانی ومکانی اربابان اندیشه وخرد تراوشات فکری شانرا به جا گذاشته و بن مایه تحلیل های اجتماعی وجامعه شناختی را شکل داده است .که درذیل از ازنام وسرزمین این متفکرین یاد آوری میشود.
تفکرات فلسفی که حول محورزندگی اجتماعی انسانها میچرخد ازژرفا وپهنای خاصی برخوردار است ، واین عمق مارا مبیرد به قرن ششم قبل از میلاد یونان باستان واز لحاظ پهنای هم دامن گسترده است در شرق وغرب عالم که این همزمانی وپهنایی ظهور اندیشه را بعضی ازمتفکرین بنام نهضت علمی قبل از میلاد نیز یاد میکنند .
1-از اندیشمندان چون سقراط، افلاطون ارسطو در یونان باستان ، کنفسیوس ،لاتوسه درچین ، سیدارتاگواتما بوداو مهاویرا درهند وزردشت در آریانا ی قدیم ،نام ببریم.
2- بعد از میلاد نام کلبیون ورواقیون در یونان وهمچنان اندیشمندان قرون وسطی آروپا مانند سنت اگستین قدیس ، آنسلم ،پتر آبلارد ،فرانسیس بیکن وغیره برجسته است.
3- ازاندیشمندان اسلامی که بعد از قرن هشتم میلادی میزیستند، مثل ،ابن خلدون ، ابوریحان بیرونی، ابو نصر فارابی ، غزالی وغیره میتوان نام برد.
4- عصر رنسانس واصلاحات دینی که یکی ازرهبرهای آن مارتین لوتر آلمانی بوده وبرای اولین بار در تاریخ بر سری آمورزش نامه های اهل کلیسا خط بطلان کشید.
5- عصر روشنگری که از دیکارت ،ایمانویل کانت ،کوپرنیک ، کیپلر وغیره شروع میشود.
6- متکفران اجتماعی قبل از بوجود آمدن علم جامعه شناسی که درحقیقت پیش زمینه های جامعه شناسی تو سط آنها رقم خورده است ، مثل شارالمنتسکیو،ژانژاک رسو، هابس ، سنت سیمون و غیره....
7- بنیان گذاران جامعه شناسی که از پدرجامعه شناسی یعنی آگست کنت شروع و ادامه پیدا میکند به هربرت اسپنسر، کارل مارکس، ماکس وبر، امیل دورکیم،فردینان تونس ویلفردوپاراتو وغیره...
8- جامعه شناسان معاصر مثل آنتونی گیدنز، تالکوت پارسونز، جورج هربرت مید، سیرایت میلز، جکس دریدا وغیره
متفکران فوق الذکر نوابغی اند که هرکدام به نوبه خود عصری را متحول کرده اند و در گلستان اندیشه بذر گلهای معطری را کاشتند.
در مطالب بعدی از اندیشمندان هردوره به طور جدا گانه بحث خواهد شد تا ببنیم که آنها چگونه واقعیت های اجتماعی وکنش انسانی را به تحلیل گرفته است.
بعد از ختم بحث دیدگاها، نظریات و رویکرد های جامعه شناسی ، میپردازیم به مفاهیم کلیدی جامعه شناسی وسپس به مکاتب جامعه شناسی وبدینمنوال به روند زندگی اجتماعی وفرهنگی جامعه افغانی جهت یافتن اساسی ترین عوامل کجروی های اجتماعی، سیاسی ، دینی ، هنری، تعلیمی وغیره واز این رهگذر ارائه راه حل های استراتیژیک وعلمی بربنیاد مطالعات وتحلیل های جامعه شناختی.

هیچ نظری موجود نیست: